سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تنهایی

در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید فرشتگان مقرب را به بارگاه فرا خواند

و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند. یکی از فرشتگان به خدا

گفت: آن را در زیر زمین مدفون کن. فرشته دیگری گفت: آن را در زیر دریاها قرار بده.

سومی گفت : راز زندگی را در کوهها قرار بده . ولی خداوند فرمود : اگر من بخواهم به

گفته های شما عمل کنم فقط تعداد کمی از بندگانم قادر خواهند بود آن را بیابند . در

حالی که من میخواهم راز زندگی را در دسترس همه بندگانم قرار بدهم. در این هنگام

یکی از فرشتگان گفت:فهمیدم کجا ای خدای مهربان راز زندگی را در قلب بندگانت قرار

بده. زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش

نگاه کند.

و خداوند این فکر را پسندید.
نوشته شده در دوشنبه 88/12/17| ساعت 1:11 صبح| توسط یلدا| نظرات ( ) |


قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت